وبلاگی برای دلنوشته ها

متن مرتبط با «یا حسین ع» در سایت وبلاگی برای دلنوشته ها نوشته شده است

هر چیزی دستم بهش نرسه، تو رو یادم میاره...

  • گفت تنها شدی باز یا دلتنگ؟ گفتم چه فرقی داره؟ گفت: فرق داره، بگو. نوشتم دلتنگ. گفت حالا بگو وقتی دلتنگی، دلتنگ چی میشی؟ نوشتم دلتنگ آدمی که کنار تو بودم، اون آدم زنده که باکی نداشت به خیابان بره و به اولین عابر بگه من امروز دوست داشته شده امگفت: مگه دوست داشتم؟ گفتم حالا که گذشته رو فراموش کردیم بذار هرجور دلم میخواد به یاد بیارمش. گفت: ولی الان دوست ندارم. گفتم هنوز اینا رو چندبار میگی که یادم نره. گفت: ولی یادت میره. گفتم کاش تو رو یادم بره.گفت: تنها چی؟ وقتی فکر می کنی تنهایی، تنهاییت چه شکلیه؟ بگو. نوشتم یه بار وقتی رو صندلی انتظار پذیرش بیمارستان نشسته بودم، دنبال یکی می‌گشتم بره از ماشین کیف و مدارکم بیاره، هیشکی نبود. بعد فکر کردم اگه تو بودی، بهت میسپردم که بری بیاری. گفت: هنوز تنها میری بیمارستان؟ گفتم آره، می‌بینی؟ تو هم گفتی تنها. گفت: تو خودت می‌خوای تنها باشی؟ گفتم تنها بهتره از مغرور.دیگه داشت می‌رفت، خم شد من رو بوسید. گفت: بیدار که بشی، این حرفا یادت نمیاد. گفتم بیدار که بشی، من رو یادت نمیاد. گفت: یه حرف بزن که راحتتر برم. گفتم شب های کویر به ماه که نگاه می‌کنم یادم میاد تو قشنگ‌تری. گفت: ماه من رو یادت میاره؟ گفتم هرچی دستم بهش نرسه تو رو یادم میاره.باران شروع کرد به باریدن ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من عاشق او بودم وُ او ... عاشق او بود..

  • برای ناهار فسنجون درست کردمفسنجون دوست داشتمن بهش می‌گفتم غذای خوش اخلاقیاشپنجشنبه بود و عجالتا باید زودتر از همیشه برمیگشتاما هنوز نیومده بودزنگ زدمجواب نداد۲باره و ۳بارهولی بعدش رد داد آخرشم خاموش کرد...نگران شدم ولی چون دلم شور نمی‌زد به کسی جز خودش با ۷۸ بار تماس از دست رفته به کسی زنگ نزدم.شب شده بود و فسنجون جا افتاده ی از دهن افتاده‌م روی اجاق گاز نقره ای جهازم دهن کجی می کرد که صدای چرخش کلیدش توی در اومد.رفتم استقبالش و سعی کردم یجوری رفتار نکنم که اوضاع بد شهسلام کردم آروم;نگام کردخسته ولی مصمم;بی مقدمه پرسید: تو از زندگی چی میخوای؟باخودم فک کردم این سوال،مزخرف ترین حرف دنیاس وسط نگرانیا و بی خبریای امروزم.اما بازم طبق قاعدهخانمانه جواب دادم:آرامش!_ آرامش رو تو چی می بینی؟نگاش کردممیخواستم تو چشام بخونه آرامش من خود اونه و بساما انگار منو بلد نبودچون منتظر نگام کردجواب دادم:تـــــو سریع و خسته گفت:اما آرامش من، تو نیستی!گوشم اکو کرد جمله‌شونگاهمو تو خونه نقلی‌مون چرخوندمهمه جا تمیز بود مرتب بودبه خودم نگاه کردمپیرهنم نو بودرنگ موهام تازه بودبوی پیازم نمی دادمسر دیر اومدنش هم داد نزده بودمآرامش غیر از این..؟'اون شب بی مقدمه شروع شد بی پایان هم تموم شد.چند وقت بعد فهمیدم من اجبار غیر تحمیلی زندگیشم که با تمام زنانگی هامم نتونستم حالشو عوض کنم و باید به اجبار و تحمیلا ازش جدا شم..'و امروز پنجمین ساله که هر پنجشنبه فسنجون درست میکنم و با هر لقمه ی بغض آلودی که فرو میدمبا خودم میگممن عاشق او بودم وُ او ... عاشق او بود.. .همین..واسه فرو ریختن یه زندگی کافیه! #نسرین_قنواتی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من هر شب بهت پیام میدم...

  • دو سه بار امدم پیام بدم نتونستم گفتم شاید نخواد...سرم رو رو بالش گذاشتم آهنگی که فرستاده بود رو گوش دادم...دوباره برگشتم ،گفتم نه؛ من با اون چیکار دارم من دلتنگش شدم باید بهش پیام بدماما باز وقتی آخرین پیامش یادم اومد آروم گوشی رو کنار گذاشتم سرم رو کردم زیر پتو صدای آهنگ رو بالا بردم کلی گریه کردم با خودم...با خودم میگفتم ینی اونم اینجوری دلتنگم شده؟؟؟ ینی الان حالش مثل منه؟؟؟ الان چیکار میکنه؟؟؟نمیدونم چرا اون شب میخواستم بدونم حالش چطوره، انگار اونم حالش مثل من بود... آخه چرا باید اینجوری حالم بد میشد یهو..!!دیگه نتونستم، نصف شبی بهش پیام دادم، یه روز گذشت نگاه نکرد، دو روز گذشت، سه روز... روز چهارم فهمیدم که دیگه اون پیامم رو هیچ وقت نگاه نمیکنه...همون لحظه ی که دلم یهو واسش رفته بود اونم دلش رفته بود ...من باید چیکار میکردم ، تو بگو من باید چیکار میکردم..؟؟ مگه من تو رو دست کی سپرده بودم..؟؟ تو هیچ وقت نرفتی؛ من هنوزم هرشب بهت پیام میدم...#بدون_مخاطب_خاص  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خیال خوش...

  • بیا یک بار دیگر خودمان را به نفهمیدن بزنیم ...انگار هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاده ،انگار تو مرا نرنجانده ای ،و انگار من تو را نشناخته ام ... انصافاً ابتدای آشناییمان عجب می چسبید ! ! !اصلا می دانی؟! بیا دوباره "از نو" آشنا شویم ... تو بگو سلام ،و من جواب دهم ... تو بیشتر بپرس ...و من بیشتر از خودم بگویم ...و باز هم جوری از من بگو که باورم شود موجود فرازمینی ام میان این زمینی ها ... و تویی که "مثلا نمی شناسمت" دروغ هایت هم به دل می نشیند لاکردار ...!بدون تعارف میگویم ؛بیا دوباره با هم آشنا شویم ... #بدون_مخاطب_خاص بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشق_منطق

  • همونطور که هیچوقت نمیشه با یه آدم منطقی، درباره ی عشق صحبت کرد، هیچوقت هم نمیشه با یه آدم عاشق منطقی صحبت کرد...چون نه گوش میده، نه می فهمه درباره ی چی حرف می زنی...عجیب ترین اتفاق زندگی اینجاست که آدم ها عاشق کسی میشن که به شدت منطقی هست.. برای همین حرف هم رو نمی فهمن..., ...ادامه مطلب

  • بیا دوست معمولی باشیم....

  • حالا که همه چیز بِینمون تموم شده، بیا دوستِ معمولی باشیم _  دوست معمولی چجوری میشه؟ آهان وایسا خودم بگم یعنی دیگه از این به بعد قرار نیست صبح زود تا از خواب بیدار شدی پیام بدی صبح بخیرمو نگی پامو از خ, ...ادامه مطلب

  • از عشق نباید پروا داشت... همان موقع...

  • همان موقع كه در اولين حرف‌هايت گفته بودی كه نميخوای كسی بفهمد كه همديگر را دوست داريم، يا روزهای سخت را به اميد خسته نباشيدهای مهربانانه عصر ميگذرانيم، يا شب ها در آغوش خيالی هم فرو ميرويم و ميخوابيم،, ...ادامه مطلب

  • عشق اول....

  • قبول کنید که "عشق" فقط یکبار در زندگی رخ میدهد.!فقط یک نفر سر تا سر وجودش میتواند برایتان بی عیب باشد و این دقیقا خاصیت عشق است.!عشقِ دوم و این حرف ها را بگذارید برای داستان ها.!دست هایِ یک نفر خاطره , ...ادامه مطلب

  • رفتم یا ...؟؟!!

  • برایِ همیشه از زندگی ات وبلاگ رفتم کلمه و همانطور از لحظه هایت ...راستش را بخواهی دل کندن از تو برایم سخت بود ، شاید درک نکنی چه می گویم و با خودت بگویی همش حرف است و فکر کنی برایم خیلی راحت و آسان بود رفتن !امّ, ...ادامه مطلب

  • جمعه ات بخیر...

  • نميدانم چندمین وبلاگ جمعه کلمه ایست که هیچ خیابانی را با هم قدم نزدیم ،هیچ عکس دو نفره ای نینداختیم ،هیچ کافه ای نرفتیم...این وبلاگ جمعه کلمه هم بدون دست هایت تمام شدو من باز لا به لای پک های عمیق سیگارمدوستت دارم هایم را بوسه زدم...نميدانم ! شاید هوای تهران را همین دوستت دارم های بی جواب سیاه و آلوده کرد !بگذریم... وبلاگ جمعه کلمه ات وبلاگ بخیر کلمه معشوق دیگری...#فاطمه_زلفی #بدون_مخاطب_خاص, ...ادامه مطلب

  • تو چقد بد عوض شدی...

  • من که همانم ،تو اما چقدر عوض شده ای؟!خیلی عوض!!آنقدر که فکر می کنم خودت هم آن کسی را که در آیینه می بینی نمی شناسی!!می دانی دربارهٔ چه کسی حرف میزنم؟!همان کسی که من عاشق اش بودم ،همان کسی که مرا دوست داشت!همان کسی که من دیگر ندارمش ،وهمان کسی که دیگر مهم نیست چه کسی او را دارد!!"تو" چقدر بد عوض شدی!! #عرفان_محمودیان #بدون_مخاطب_خاص, ...ادامه مطلب

  • واقعا هیچ دلت تنگ نمیشود!!!؟؟؟

  • راستی مردِ خودخواه من؟چطور میشود اینقدر سنگدل بود و بی تفاوت؟خجالت نکش جانَم،راستش را به من بگو..یعنی هیچ دلت برای مهربانی های این زن تنگ نشده؟زنی‌که با وجود تمام زخم هایی که میان سینه اش کاشتی،هنوز ه, ...ادامه مطلب

  • هیچکس یادش نیست...

  • من میگم هیچکس یادش نمیمونه کهیه شبایی یه روزایی چه حرفایی که زده چه کلمه هایی که بهت گفته یادش نیست که چه شبایی رو برات پُر ستاره تر ،و روشن تر کرده تا یه وقت سیاهیش سایه نندازه رو دلت و زندگیت ،یادش نیست که یه روزایی با گفتن یه حرفایی ، خنده رو لبات که هیچ دلتم میخندید ،شاید هیچکس ، خودشم ندونه که دلگرمیِ زندگیِ یه نفره ، شاید ندونه که نبض زندگی یه نفر با شمارش نفسای اون میزنه ، تو هم یاد,هیچکس,یادش,نیست ...ادامه مطلب

  • درد عشق اول...

  • واسه اولین بار یکی میاد تو زندگیت !میگه : " دوستت داره " توهم خوشت میاد چون تورو دوست داره… کم کم بهم عادت میکند‍‍،وابسته میشید!!!یه جورایی که فکر میکنید بدون هم بودن واستون محال شده!این رابطه میشه " عشق اول "وقتی میره ، تو میمونی و هزارتا خاطرهبا کلی تنهایی و سوال بی جواب…خلاصه قشنگترین روزای زندگیت میشه غم وغصه…!میشه فکر کردن به گذشته و یه عالمه چرا های بی جواب…همه این روزای سخت کم کم تو, ...ادامه مطلب

  • یا حسین(ع)

  • ,یا حسین(ع),یا حسین عکس,یا حسین ع,يا حسين علي بركات,يا حسين عاشوراء,یا حسین عکس با کیفیت,یا حسین علیه السلام,یا حسین عزیز مادر,يا حسين علي,عمر الدليمي ياحسين ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها